جدول جو
جدول جو

معنی شش ناحیه - جستجوی لغت در جدول جو

شش ناحیه
(شِ یَ / یِ)
از بلوکات ولایت قشقایی فارس. طول 126 هزار و عرض 66 هزار گز. حد شمالی: اصفهان. شرقی: چهار دانگه و آبادۀ اقلید. غربی: بختیاری. جنوبی: کوه کیلویه. آب و هوا: نسبتاً سرد. سکنۀ شهرنشین: 5500 تن. مرکز: قصبۀ سمیرم. به شش ناحیه تقسیم می شود: پادنا، حنا، سمیرم، فلارد، در دشت، دنگ، که جمعاً 24 قریه دارند. (جغرافیای غرب ایران ص 109)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ یَ)
دراز تن دار از مردم و شتر. (منتهی الارب). فقط به ماده شتر دراز تن دار و شادمان اطلاق شود: بکره شناحیه. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، دختر دراز و شادمان و سمین و فربه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ حَدْ دِ شِ یَ)
بلوک از سردسیرات فارس. در میانۀ شمال و مغرب شیراز افتاده است. در همه چیز مانند سرحد چهاردانگه است. درازی آن از قریۀ کیفته تا گندمان بیست ویک فرسنگ و پهنای آن از اسفدران تا قریۀ میمند فلارد یازده فرسنگ. محدود است از جانب مشرق به سرحد چهاردانگه و بلوک آبادۀ اقلید و از سمت شمال به نواحی اصفهان و از طرف مغرب و جنوب به نواحی کوه کیلویه. در قدیم به شش بلوک قسمت شده و همه را یکجا نموده در تحت یک حکومت قرار داده اند. شش ناحیه به قرار زیر است: 1- ناحیۀ پادنا. قصبۀ آن خور است. 2- حنا. قصبۀ آن را نیز حنّا گویند. 3- سمیرم. 4- فلارد. 5- وردشت. قصبۀ آن گرم آباد است. 6- ناحیۀ ونک. قصبۀ آن نیز ونک است. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا